در کوچکی پای سخننان و منبرهای زیادی نشستم، امّا کمتر شنیدم که از اصل وجود خدا و اثبات ذات مقدّسش سخن گفته شود.اصل خدا و معاد و وحی و نبوّت و امامت و ده ها مسأله ریز و درشت دیگر، آن چنان که باید، برای برخی از اهل قلم و سخن جا نیفتاده است!
با این وجود نباید انتظار داشت که شنوندگان ایمان راسخ بیابند؛ علی الخصوص که عمده ی انذارهای ما راجع به قبر و قیامت و جهنّم، و تبشیر هایمان در باب بهشت و حورالعین و امثال آن است.
ما نقطه آغاز سلوک وتوجّه به تقوا و معنوّیت را گم کرده ایم.
من در مطالعات قرآنی و روایی به این نتیجه و باور رسیده ام. آن یقین و باور این است که :
اولین و مهم ترین و لازم ترین گام رشد و کمال معنوی،« انسانیّت و حرّیّت » است.
این عقیده، خلاصه ی پیام قرآن و معصومین وحکیمان و عارفان واقعی است.
نگاهی به جمله ی مشهور حضرت سیدالشهداء علیه السلام، بکنید:
« ان لم یکن لکم دینٌ و کنتم تخافون المعاد فکونو أحرار فی دُنیاکم»؛
« اگر دین ندارید و از معاد نمی ترسید، پس لااقل در همین دنیای کنونی خودتان، آزاده و انسان باشید».
یعنی اوّلا لازمه ی حریّت و انسانیّت، دینداری نیست؛و ثانیاً حریّت و انسانیّت، زمینه لازم دین است.
توگویی که حضرت علیه السلام چنین می فرمایند که :
« من نمی گویم چون خودم ( یعنی همچون امام حسین علیه السلام) به تمام دین و خدا و معاد و غیره پای بند و معتقد باشید؛ امّا لااقل همان نقطه آغاز دین و دینداری را داشته باشید».
سوره ی ماعون یکی از سوره های کوچک آخر قرآن است.
آیا تا بحال به این سوره ی مبارکه از این منظر نگریسته ایم؟
انسانیّت و حریّت سر آغاز سلوک
استاد مجید جعفری تبار 1382