ما موظفیم که بیش از این که مردم را از قبر و فشار قبر و برزخ و قیامت بترسانیم، مردم را به انسانیّت دعوت کنیم.
ما باید فریاد برآوریم که: ای مردم! شما انسان هستید.
انسان مانند حیوان نیست که فقط دنبال شکم و شهوت و درنده خویی باشد. اگر حیوان چنان است، به این دلیل است که راه و چاره ی دیگری ندارد.
جبر تکوین، او را به بهمیّت یا سبعیّت وا داشته است.
اما من و تو انسان هستیم.
من و تو می توانیم خوب باشیم، ایثار کنیم، به محرومین و جاهلان رسیدگی کنیم، حق جو و حق گو باشیم،
سعادت خودمان را به قیمت شقاوت و بدبختی دیگران نخواهیم.
چقدر آن روایت شریفه از پیامبر اکرم صل الله علیه و آله، قشنگ است. همان روایت که حضرت صل الله علیه و آله فرمودند:
«اسلام این است که هر چه برای خودت می خواهی، برای دیگران نیز بخواهی، و هرچه برای خودت نمی خواهی، برای دیگران نیز نخواهی»
در این جاست که بنده عرض می کنم :
« اگر خدا قابل انکار نباشد، قابل اثبات هم نیست».
مقصودم این است که چرا سخنوران و مبلّعین ما برای هدایت مردم، از همان اول و از همان بای بسم الله، حرف از خدا و معاد و جهنّم و بهشت
می زنند؟
اکثر مردم، نه الان، بلکه در همیشه ی تاریخ، این معانی را باور ندارند.
تو که می خواهی مردم و جوانان را انذار کنی، اول به آنان چیزی را بیاموز و یادآوری کن که همه ی آنان باور دارند و نیازی به اثباتش نیست.
آن چیز همین است که « انسان هستیم و با همه ی موجودات دیگری که مشهود ماست. تفاوت داریم. آنها نمی توانند به غیر از آن باشند که
هستند؛امّا ما می توانیم
رسد آدمی به جایی که به جز از خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مقام آدمیّت
پس این حرف و تذکر اخیر بنده، برای متدیّنین و مبلّغین و سخنوران است.
امّا بر طبق عادت همیشگی خودم، باید به جوانان عزیز و سایر اقشار مردم نیز، آن جمله ی دیگر را برای هزارمین بار تکرار کنم. من جمله معکوس را فقط دوبار گفته ام و آن هم برای همان سخنرانان و اهل تبلیغ و دین؛ اما این جمله را صدها بار در سخنرانی ها و تدریس ها و مکتوباتم آورده ام.
و آن جمله این است:
« اگر خدا را اثبات نتوان کرد، انکار هم نمی توان کرد».
انسانیت و حریت سر آغاز سلوک
استاد مجید جعفری تبار