رضوان

آخرین اثر مکتوب استاد مجید جعفری تبار

رضوان

آخرین اثر مکتوب استاد مجید جعفری تبار

۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدا» ثبت شده است

... مقام رضا بالاترین مقامی است که ماسوی الله را إمکانِ وصول به آن است. حتّی جان و جنس و خمیر مایۀ عصمت نیز رضا می باشد. ...

یعنی اینکه واقعاً خدا را به خاطرِ خودِ خداوند، عبادت و إطاعت می نمایند و عاشقند. ...

کتاب رضوان 

استاد مجید جعفری تبار

نحوۀ جبرانِ عمل نکردن به استخاره

پیش می‌آید که برای کارى استخاره گرفته می‌شود و علیرغم توصیۀ به ترک آن موضع، کار شروع می‌شود؛ شخصی که در اصلِ کار، بر خلاف استخاره عمل کرده است می‌خواهد براى طىّ مراحل آن کار و یا حلّ مشکلات آن استخاره بگیرد امّا با چنین شرایطی خود را از مراجعه و کسب تکلیف محروم می‌داند.

معمولًا مى ‏توان گفت این فرد هر چند با عمل نکردن به استخارۀ اوّل، خود یا دیگرانى را از آنچه براى او بهتر بوده محروم کرده ولی براى جلوگیرى از بدتر شدن اوضاع یا حتّى اصلاحِ آنچه پیش آمده و تبدیلِ شرایط به آنچه مورد رضاى خداوند است، هر وقت دچار تردید شود یقینًا مى ‏تواند استخاره بگیرد.

امّا برخى امور است که نمى ‏توان این حکم را به راحتى در موردِ آنها صادر نمود.

مثلًا کسى استخاره گرفته است که با فلان شخص ازدواج کند و جواب بد آمده است و او نیز بدونِ توجّه به استخاره، با او ازدواج مى ‏کند و پس از مدّتى، دلش از آن فرد زده مى ‏شود و براى جدایى از او استخاره مى‏ کند و خوب مى‏ آید.

او نمى ‏باید این استخاره را مى ‏گرفت و اکنون هم که گرفته است، نمى ‏تواند به استنادِ این استخاره از او جدا شود. اگر در ذهنیّتِ او استخاره جایگاهى دارد، از همان اوّل نمى ‏باید با این فرد ازدواج مى‏ کرد.

زندگى و حریم و کرامتِ یک انسان، بازیچۀ دستِ دیگران نیست.

برگرفته از سایت استخاره استاد مجید جعفری تبار

 

بعضی با این تصوّر که مبتلا به سحر و جادو و یا گرفتار طلسمِ بدخواهان خویش شده‌اند تقاضای راه چاره دارند و با این دفتر تماس می‌گیرند لذا توجّه عزیزان را به بیانی از حضرت آیة الله جعفری‌تبار در خصوص این مسأله جلب می‌نماییم و این نکته را نیز متذکّر می‌شویم که دفترِ استخاره،

از جمله مواردی که با وجود غیر واقعی بودنِ قریب به اتّفاقِ مواردِآن و علی الخصوص بی‌ربط بودن آن با دفتر استخاره، با این دفتر در میان گذاشته می‌شود تصوّرِ گرفتار شدن در سِحر و بسته شدن بخت و ... است که این توهّم عمدةً ریشه در فقر فکری و فرهنگی افراد دارد و ناشئ از غلط دیدنِ مسائل و سعی در شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیّتِ اشتباهاتِ معمول و ندانمکاری‌ها است!

جملات ذیل متن راهنمایی حضرت آیة الله‏ جعفرى ‏تبار در خصوص توسّل به این مقولات  و تأثیر بسیار بعیدِ آنها بر زندگی افراد و نیز راه گریز از این مسائل می‌باشد:

«این امور نارواست و خودِ آنانکه به این امور متوسّل شده‏ اند، بارها بى ‏ریشه بودنِ اینها را دیده ‏اند و متأسّفانه باز هم به همین مواضع متوسّل مى ‏شوند.اگر هم به فرضِ بعید، کسى ناخواسته مبتلا به عوارضِ بدِ اینگونه امور شده باشد، با توکّل بر خداوند متعال و توسّل به معصومین أطهارسلام الله علیهم، و با أداءِ حقّ النّاسى که بر گردنِ اوست، مى‏ تواند آن را دُور و باطل نماید. اگر صاحبدلى هم مُمِدِّمان باشد و اراده نماید، نورٌ على نور است

1389/02/19

برگرفته از سایت استخاره استاد مجید جعفری تبار

متأسّفانه بعضًاافرادی با ذهن‌هایی خرافه‌گرا،استخاره را که در مقولۀ تفسیر آیات قرآن کریم و برگرفته از معارف اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم است در ردیف اشیائی موهوم همچون طالع‌بینی، فال، سحر و جادو،تسخیر جنّ، سرکتاب و پیشگویى قرار می‌دهند!

وقتی کافِر را صرفاً نقطۀ مقابلِ مؤمن بدانیم خیالِ خود را راحت کرده ایم که مقصود، ما نیستیم !

امّا اگر بدانیم که در خیلی موارد، شاید لغتِ کافِر در قبالِ شاکِر باشد،

آنگاه قدری تکان خورده و خود را جمع می کنیم.

به احتمالِ قریب به یقین، در اینجا مقصود، کسانی هستند که به نوعی مشمولِ لغتِ مُسلِمین و یا مؤمنین می شوند،

امّا مسلمان یا مؤمنی هستند که کُفرانِ نعمت می کنند و خدا آنان را دوست ندارد.

استاد مجید جعفری تبار

کتاب رضوان

همۀ افراد از هر دین و مذهب و با هر دیدگاهی وقتی در انجام کاری مردّد شوند می‌توانند به استخاره مراجعه کنند؛

و بدترین نقمت و ضلالت، همین است که پروردگارِ لطیف و رئوف، به کسی نظر نفرماید

(و در واقع، نظر و الطافِ واقعیّه و معنویّه را از او سلب نماید)-.

«إِنَّ الله لاَ یَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضَاعِفْهَا وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظِیماً»

استاد مجید جعفری تبار

اگر فرض کنیم که جمعیّتِ امروزِ أرض، هفت میلیارد نفر است – که نیست-، فقط یک درصدِ این تعداد، به معنویّت و عُقبی و حقیقت کار دارند و جویای آنند.

یعنی هفتاد میلیون نفر.

از این عدد نیز فقط یک درصد هستند که با کتابِ آسمانی و وحیانیِ قرآن سر و کار دارند.

یعنی هفتصد هزار نفر.

از این تعداد نیز فقط یک درصد هستند که در قرآن تدبّر می کنند و جویایِ فهمِ  پیام ها و إبلاغات و معانیِ این کتابِ عزیزند.

یعنی هفت هزار نفر.

از این جمع قلیل نیز (آن هم با در نظر گرفتن بالاترین احتمالات)،

فقط و فقط یک درصد می باشند که به نتیجۀ تدبّر و درکِ خویش از معانیِ آیات الله عمل می نمایند.

یعنی هفتاد نفر.

کتاب رضوان

استاد مجید جعفری تبار

فریب نخورى فکر کنى آن چه کسب کرده‏اى از توست!

بل که این خداست که به تو فضل مى‏ کند یا ولىّ خداست که من عند اللّه‏ و بإذن اللّه‏، از جانب خدا و به اذن خدا، به تو فضل مى‏ کند. 

کتاب رضوان

استاد مجید جعفری تبار

بعضی ضعیف ها هستند که استقامتشون از قوی ها بیشتره..

اینا که قوی هستند رو اگر دو تا تشر خوب بزنی که تفنگت رو بده به من، میده بهت..

تشرت بگیره میده تفنگش رو.

اینا که ضعیفن میگن تو رو خدا نگیر...

تو رو خدا...

اینا قوه شون رو قایم کردند یواش یواش اخرا اعمال می کنند.

اون که میخواد به اینا زور بگه می بینه اِااِ این چقدر قدرت داشت!

 
بعضی ضعیف ها قدرتشون مخفیه..

اصلا ضعیف یعنی قدرت زیاد داره.. ضعیفی که اسلام و ایمان میگه ، هر کی ضعیف تره قدرتش بیشتره، در دنیا هر کی هم قوی تره، قدرتش کمتره !

در دنیا..

قشنگ گوش کن عوضی نگیرین !

نفس اولیه قدرت داره مثل کرگردن قوی، ادعای امامت میکنه اما تا تشر زدی به ته دیگش خورد می بینی که ضعیفه.

ثروتمندش، هیچی نداره ثروتش قلابیه، گشنه است، تا یه قرونش رو بگیری دق می کنه. علمش قلابیه، ثروتش قلابیه، قدرتش قلابیه..

بگه در پناه من محفظوی قلابیه.. هیـــــــــــچی اش اعتبار نداره... با این که تمام سفت و قرصه..

اصلا خدا قدرت رو تو ضعف خوابونده..

ای باقری طریقت ای جعفری تبار

                                                        ای از شهید مسجد و محراب یادگار

ای اهلبیت عصمت اطهار از تو شاد

                                                            قرآن در این زمانه کُنَدبر تو افتخار

زیرا که در علوم قراءات و علم دین

                                                      هر روز که شاهدیم که داری تو ابتکار

گشتند هفت قاری معروف سرفراز

                                                       اجلاس باشکوه تو چون گشت برقرار

اینجاست قطعه ای از بهشت و بهشتیان

                                                            گاهِ طلوع شمس وجود تو با وقار

هرچند سبطِ پاک صدوقی اطهری

                                                            دارند او به علم و کمال تو افتخار

رحمت بر آن درخت تنومند فقه و علم

                                                         شیخ صدوق و والد تو جعفری تبار

این نیست حق وصف تو هذا بضاعتی

                                                   باشند قدر و فضل و کمالِ تو بی شمار

سید خموش باش و مکن مدح آفتاب

                                                  چیزی که واضح است و عیانست و آشکار

دارم امید، سایه ی تو مستدام باد

                                                              بهر بیان حکم خدا تا ظهور یار

سید مرتضی میرغنی

1382

نشریه رکع

------------------------- بهلول و ابوحنیفه (داستان) -----------------------

آورده اند که روزی ابوحنیفه در مدرسه مشغول تدریس بود.

بهلول هم در گوشه ای نشسته و به درس او گوش می داد. ابوحنیفه در بین درس گفتن، اظهار نمود که: امام جعفر صادق (ع) سه مطلب اظهار می نماید که مورد تصدیق من نمی باشد و آن سه مطلب بدین نحو است:


اول آنکه می گوید: شیطان در آتش جهنم معذّب خواهد شد و حال آنکه شیطان خود از آتش خلق شده. چگونه ممکن است آتش او را معذب نماید؟

 
دوم آنکه می گوید: خدا رانتوان دید. حال آنکه چیزی که موجود است باید دیده شود. پس خدا را با چشم می توان دید. 


سوم آنکه می گوید: مکلف، مسئولِ فعل خود است. چون خودش اعمال را به جا می آورد. حال آن که تصور و شواهد بر خلاف این است.

یعنی عملی که از بنده سر می زند از جانب خداست و ربطی به بنده ندارد .

چون ابوحنیفه این مطالب را گفت بهلول کلوخی از زمین برداشت و به طرف ابوحنیفه پرتاب نمود که از قضا آن کلوخ به پیشانی ابوحنیفه خورد

و او را سخت ناراحت نمود.

و سپس بهلول فرار کرد. 

شاگردان ابوحنیفه در پیِ او دویده و او را گرفتند و او را نزد خلیفه بردند و جریان را به او گفتند.

بهلول جواب داد ابوحنیفه را حاضر نمایید تا جواب او را بدهم . 

چون ابوحنیفه حاضر شد، بهلول به او گفت: از من چه ستمی به تو رسیده؟

ابو حنیفه گفت: کلوخی به پیشانی من زده ای و پیشانی و سر من درد گرفت. 

بهلول گفت درد را می توانی به من نشان دهی؟

ابوحنیفه گفت: مگر می شود درد را نشان داد؟

بهلول جواب داد:

تو خود بر امام صادق (ع) اعتراض می نمودی و می گفتی چه معنی دارد خدای تعالی وجود داشته باشد و او را نتوان دید؟

و دیگر آن که تو در دعوی خود کاذب و دروغگویی که می گویی کلوخ سر تو را به درد آورد. زیرا کلوخ ازجنس خاک است و تو هم از خاک

آفریده شده ای. پس چگونه از هم جنس خود اذیّت می شوی؟ 

و مطلب سوم، خود گفتی که افعال بندگان از جانب خداست. پس چگونه می توانی مرا مقصر کنی و مرا پیش خلیفه آوری و از من شکایت کنی و

ادعای قصاص نمایی؟

ابوحنیفه چون سخن معقول بهلول را شنید، شرمنده و خجل شده و از مجلس خلیفه بیرون رفت.

وبلاگ رضوان

ما موظفیم که بیش از این که مردم را از قبر و فشار قبر و برزخ و قیامت بترسانیم، مردم را به انسانیّت دعوت کنیم.

ما باید فریاد برآوریم که: ای مردم! شما انسان هستید.

انسان مانند حیوان نیست که فقط دنبال شکم و شهوت و درنده خویی باشد. اگر حیوان چنان است، به این دلیل است که راه و چاره ی  دیگری ندارد.

جبر تکوین، او را به بهمیّت یا سبعیّت وا داشته است.

اما من و تو انسان هستیم.

من و تو می توانیم خوب باشیم، ایثار کنیم، به محرومین و جاهلان رسیدگی کنیم، حق جو و حق گو باشیم،

 سعادت خودمان را به قیمت شقاوت و بدبختی دیگران نخواهیم.

چقدر آن روایت شریفه از پیامبر اکرم صل الله علیه و آله، قشنگ است.

حواسمان باشد که ولىّ، متبوع ما است نه تابع ما؛

ما باید شیعه، پیرو و رهرو او باشیم نه او مطابق میل ما حرکت کند.

از همین جا آدم مى‏تواند آن ولىّ واقعى را بشناسد.

ولىّ واقعى هیچ وقت هندوانه زیربغلِ متفّق یا غالب نمى‏ گذارد.

نهج ‏البلاغه را زیر و رو کنید، کلمات انبیاء و قرآن را زیر و رو کنید، عمدتاً چیزهایى که مى‏بینید این است که خیلى صریح به متّفق ناس یا اکثریت غالب ناس به صراحتلهجه مى‏فرمایند

که شما اهل دنیا و در اشتباه هستید.

از ولىّ پایین ‏تر بیایید و به یک آدم محترم و مثلاً به یک مرجع تقلید توجّه کنید.

مرجع تقلیدى که مطابق میل مریدها جواب مى ‏دهد و به جاى این که تجّار بازار مقلّد ایشان باشند ایشان مقلّد تجّار بازار است و مطابق میل آن‏ها فتوا مى‏ دهد و خیلى هم حواسش هست که فتوایى ندهد که بدشان بیاید! یا فتوایى ندهد که مریدها کم بشوند! باید حواسمان باشد که اگر خداى ناکرده این‏طور باشد، پایه  تدیّن ـ اگر باشد! ـ مى ‏لنگد.

به آیه آخر سوره مجادله توجّه کنید:

مرد حقّ حرف حق می ‏زند ولو همه مردم بدشان بیاید.

مرد حقّ براى خوش‏ آمد اهل دنیا چیزى نمى‏ گوید:

«لاتَجِدَ قَوما یُؤمِنُونَ بِاللّه‏ِ وَالْیَومِ الآخِرِ یُؤادّونَ مَن حادّ اللّه‏ وَرَسولَه».

برگرفته از کتاب رضوان

استاد مجید جعفری تبار

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِیمِ

إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ ۚ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ﴿56)

خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود مى‌فرستند. اى کسانى که ایمان آورده‌اید، بر او درود فرستید و به فرمانش بخوبى گردن نهید.

سوره احزاب آیه 56

ادامه "ارکان اربعه ایمان"

سوال: حال چگونه می توان به مقام رضوان نائل شد؟


پاسخ: اولاً به همه عزیزان نصیحت می شود که بیایید دنیا را بر خود سخت نگیریم و کاه

را کوه نکنیم و از واضحات سوال ننماییم.با اراده جدی می توان به درگاه مقام رضارسید.

اما بدانیم

خدایا

به من تقوای ستیز بیاموز، تا در انبوه مسئولیت ، نلغزم

و از تقوای پرهیز مصونم دار تا در خلوت عزلت

نپوسم.

دکتر علی شریعتی کتاب نیایش صفحه112

امیر المؤمنین علیٌّ علیه‏السلام


الإیمانُ على أربَعةِ أرْکانٍ:

 التَّوکُّلُ على اللّه،

والتَّفْویضُ إلى اللّه ،

والتَّسْلیمُ لأمرِ اللّه ،

والرِّضا بِقَضاءِ اللّه.


بحار الأنوار : 78 / 63 / 154 منتخب میزان الحکمة : 58

ارکان اربعه "ایمان"

در حدیثی شریف (جامع الاخبار-مستدرک الوسایل-اصول کافی-بحارالانوار) آمده است که:
«ایمان دارای چهار رکن و پایه و چهار مرحله و مرتبت است؛

مرتبه اولی توکل نمودن بر خدا؛

مرتبه ثانیه سپردن همه کارهای خویش به دست خداوند بزرگ؛

مرحله ثالثه از عمق وجود تسلیم امر و خواسته خداوند بودن؛

مرحله رابعه خشنودی به هر آنچه خدا برای ما بخواهد.»

کتاب رضوان

استاد مجید جعفری تبار



ارکان اربعه ایمان

دلم گرفته خدا را

   تو دلگشایی کن

   من آمدم به امیدت

     تو هم خدایی کن


رهنمودهایی از سوره ی مبارکه ی حجرات

با نگارش استاد مجید جعفری تبار

بر خدا و رسول پیشی نگیرید.

یکی از مهمترین دستورات عرفان عملی در آیه اول سوره مبارکه ی حجرات

و خطاب به کسانی است که به تعبیر امروز

" کاسه های داغ تر از آشند."

اینها همیشه تاریخ بوده اند، امروز هستند  و فردا  و فرداها هم متدیّنینی

خواهند بود، که از خدا و رسول هم متدیّن ترند!

استاد مجید جعفری تبار

 

بر اساس نظر استاد جعفری تبار،

سوره ی حجرات در عین جامعیت، کوتاهترین متن برای خودسازی انسان است.




علم و هنر و فن و صنعت را

به خاطر خدا

و رفع فقر و جهالت از بشریت،

فرا بگیرید.

استاد مجید جعفری تبار


                    

خدایا

به آنان که " ادعای عاشقی تو " را دارند

بیاموز که "بدترین گناه"

" شکستن دل آدمیان" است.


اصولاً هرکس معنای خلوت در ذهنش خطور کند،

به خدا اعتقاد ندارد.

اگر در خانه نشسته ای

و فکر می کنی تنها هستی،

یعنی خدا را باور نداری!

استاد مجید جعفری تبار